چشم به راه توام

 

نمیدانم کجا هستی و به کجا مینگری ، 
نمیدانم در چه حالی و به چه می اندیشی.
نمیدانم به یاد منی یا در حال فراموش کردن من ،
نمیدانم به عشق منی یا به عشق در آغوش گرفتن غم.
بدان که من در همانجا هستم که با هم بودیم ،
به لحظه ی غروب مینگرم همانجا که دستانت در دستانم بود.
حال من خراب است ، دلتنگی و انتظار است .
بدان که به یاد توام ، هم عاشقم و هم چشم به راه تو ا
بدان که به عشق تو زنده ام ، آرزوی من در آغوش کشیدن تو است.
نمیدانم آیا میدانی که من کیستم ؟
 من همانم ، همان کسی که عاشقانه تو را دوست میدارد.
من همانم که لحظه ها را میشمارد تا لحظه ای تو را ببیند و باز ببیند.
آن لحظه که تو را میبینم بیشتر عاشقت میشوم ،
و آنقدر تو را میبینم تا دیوانه ی تو شوم.
نمیدانم کجا هستی و به کجا می نگری
بدان که در قلب منی و به من مینگری و 
من هم عاشقانه به چشمان زیبایت مینگرم.

 



نظرات شما عزیزان:

امير
ساعت17:16---18 آبان 1390
سلام بهاره خانوم..

وبلاگ خيلي زيبايي داري...

به منم سر بزن..



دخمل دیوووووووووووووووووونه
ساعت23:53---16 آبان 1390
بهار جون تو چرا انقد ناراحتی
بابا بخند
زندگی میگذره
یه سر برو وب داش ممل مطلباش خیلی نایسن
برو بخونشون بدردت میخورن کلشو
مخصوصا قسمت لیلی مجنونشو
اینم ادرسش:www.homaee.loxblog.com
راستی یه سرم بیا دیووووووووونه خونه
یه سری حرفاس که..........


armin
ساعت16:51---16 آبان 1390
تو یه کلام محشر بود
=D D


miad
ساعت15:53---16 آبان 1390
سلام بهاره جون وبتتم مثل خودت قشنكه
بيا سر بزن خوشحال ميشم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 16 آبان 1390برچسب:, | 1:45 قبل از ظهر | بهاره رسولی |